English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (8564 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cuticular U پوست مانند
dermatoid U پوست مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
dermoidal U پوست مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
barked U پوست
shells U پوست
tunc U پوست
bark U پوست
peels U پوست
flayer U پوست کن
peel پوست
barking U پوست
stripper U پوست کن
glume U پوست
dermis U پوست
barks U پوست
peltry U پوست
parer U پوست کن
skinned U پوست
hide U پوست
skinning U پوست
skins U پوست
goatskin U پوست بز
goatskins U پوست بز
encrustation U پوست
swanskin U پوست قو
scalp U پوست سر
integument U پوست
strippers U پوست کن
tegmentum U پوست
tegmen U پوست
neurilemma or lema U پوست پی
shale U پوست
goat U پوست بز
cortices U پوست
goats U پوست بز
skinless U بی پوست
skinner U پوست کن
encrustations U پوست
skin U پوست
cortex U پوست
shelling U پوست
rinds U پوست
hides U پوست
husk U پوست
husks U پوست
dermatalgia U پوست
crustal U پوست
hull U پوست
cuticle U پوست
hulls U پوست
peeling U پوست
rind U پوست
shell U پوست
deerskin U پوست اهو
deerskin U پوست گوزن
encrustations U پوست زخم
sheep skin U پوست گوسفند
in plain english U پوست کنده
shelled U پوست دار
encrustation U پوست زخم
husked U پوست کنده
buckskins U پوست اهو
hulled U پوست کنده
exuviate U پوست انداختن
unhusk U پوست کندن
peeled U پوست کنده
crusted U پوست دار
excorticate U پوست کندن
excoriation U پوست رفتگی
excoriate U پوست کندن از
beaver U پوست سگ ابی
hypodermis U پوست زیرین
beavers U پوست سگ ابی
fellmonger U پوست فروش
buckskins U پوست گوزن
webbed U پوست دار
parchment U کاغذ پوست
flays U پوست کندن از
rinds U پوست کندن
rind U پوست کندن
skins U پوست پوستی
chafe U پوست رفتگی
chafes U پوست رفتگی
chafing U پوست رفتگی
ethiopian U سیاه پوست
ethiope U سیاه پوست
bearskins U پوست خرس
thin skinned U پوست نازک
astrakhan U پوست قره کل
skinning U پوست پوستی
flaying U پوست کندن از
buckskin U پوست گوزن
frets U پوست را بردن
buckskin U پوست اهو
pares U پوست کندن
skin U پوست پوستی
crocodiles U پوست سوسمار
crocodile U پوست سوسمار
pared U پوست کندن
pare U پوست کندن
flay U پوست کندن از
skinned U پوست پوستی
peelers U پوست کننده
flayed U پوست کندن از
peeler U پوست کننده
fret U پوست را بردن
fellmonger U دلال پوست
peeling U پوست انداختن
moult U پوست انداختن
moulted U پوست انداختن
peels U پوست کندن
moults U پوست انداختن
peels U پوست انداختن
thick skinned U پوست کلفت
peel U پوست کندن
slough U پوست مار
peel to O پوست کندن
peel پوست انداختن
husky U پوست دار
huskiest U پوست دار
huskies U پوست دار
huskier U پوست دار
scab U پوست زخم
moulting U پوست اندازی
molts U پوست انداختن
slouch U پوست انداختن
flense U پوست کندن
flench U پوست کندن
bran U پوست گندم
rawhides U پوست خام
slouched U پوست انداختن
slouches U پوست انداختن
rawhide U پوست خام
glumaceous U پوست دار
mantle U پوست روکش
slouching U پوست انداختن
molted U پوست انداختن
molting U پوست انداختن
mantles U پوست روکش
slough U پوست سبوس
astrakhan U پوست بخارا
ross U پوست درخت
scalp U پوست سر بامو
pelted U پوست خام
pelted U پوست کندن
hard shell U سخت پوست
hardshell U سخت پوست
scalp U پوست کندن از سر
pelts U پوست خام
scalps U پوست فرق سر
tegmentum U پوست طبیعی
scalps U پوست سر بامو
scalps U پوست کندن از سر
pelts U پوست کندن
pelt U پوست کندن
scalp U پوست فرق سر
astrachan U پوست قره کل
astrachan U پوست بخارا
skinny U پوست واستخوان
pigskin U پوست گراز
scabs U پوست زخم
scrota U پوست بیضه
scrotum U پوست بیضه
scrotums U پوست بیضه
sheds U پوست ریختن
sheds U پوست انداختن
shedding U پوست ریختن
shedding U پوست انداختن
shed U پوست ریختن
shed U پوست انداختن
pelt U پوست خام
taxidermist U پوست ارا
bearskin U پوست خرس
niggers U سیاه پوست
whity U سفید پوست
barking U پوست درخت
barking U پوست کندن
barks U پوست درخت
barks U پوست کندن
barked U پوست کندن
barked U پوست درخت
dermatographia U پوست نگاری
epidermis U پوست برونی
whitey U سفید پوست
bark U پوست درخت
bark U پوست کندن
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
2transmembrane
1berin
1a bitch nigga dats ashit idont like
1wildlike
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com